Friday, October 26, 2007

از مجموعه ی "ابراهیم در آتش" سروده ی زنده یاد شاملو



"بر سرمایِ درون"

همه
لرزشِ دست و دل اَم
از آن بود
که عشق
، پناهی گردد
پروازی نه
.گریزگاهی گردد

آی عشق آی عشق
.چهره یِ آبی اَت پیدا نیست

--

و خنکایِ مرهمی
بر شعله یِ زخمی
نه شورِ شعله
.بر سرمایِ درون

آی عشق آی عشق
.چهره یِ سرخ اَت پیدا نیست

--

و غبارِ تیره یِ تسکینی
بر حضورِ وَهن
و دنجِ رهایی
،بر گریزِ حضور
سیاهی
بر آرامشِ آبی
و سبزه یِ برگچه
.بر ارغوان

آی عشق آی عشق
رنگِ آشنای اَت
. پیدا نیست








No comments: